یک پسر جوان تصمیم میگیره تا قید درس و دانشگاه رو بزنه و به شغل پدرش بپردازه . شغل پدر او مربوط به خرید و فروش ماشین های دست دوم است و این پسر نیز تلاش میکند تا با ورود به شغل پدر خودش را نشان دهد.
- ۰ نظر
- ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۲
یک پسر جوان تصمیم میگیره تا قید درس و دانشگاه رو بزنه و به شغل پدرش بپردازه . شغل پدر او مربوط به خرید و فروش ماشین های دست دوم است و این پسر نیز تلاش میکند تا با ورود به شغل پدر خودش را نشان دهد.
راج یک آرشیتکت بدشانس با پریا فعال اجتماعی که می تواند مهره شانس او باشد آشنا می شود.متاسفانه پریا تلاش می کند از مکانی که راج می خواهد آنجا را برای ساخت یک مرکز خرید تخریب کند محافظت می کند و…
داستان فیلم در مورد مردی است که به تازگی به استخدام اداره پلیس نیویورک در آمده است و با همکاران سابق پدرش آشنا می شود و بدنبال دلیل واقعی قتل پدرش است و….
ماریا گودهارت، دختر نوجوانی است که همراه پدرش در خانه کوچکی در پایین شهر ، زندگی می کند. پدر ماریا به آقای کوان که صاحب یک کتابفروشی است کمک می کند و اون هم در عوض به آنها خانه ای کوچک و اجازه استفاده از یخچال مغازه را داده است اما...
یک مربی دو صحرایی در یکی از شهرهای کوچک ایالت کالیفرنیا تیم آماتوری را به تیمی حرفهای تبدیل می کند …
بعد ازسقوط یک فروند هواپیمای مسافرتی و نجات عده کمی ازمسافران دکتر کِلِرسامرز روانشناس ازطرف مردی به نام پِری مأمور می شود تا کل گروه بازماندگان را به عهده بگیرد و آنها را از بحران روحی خارج کند. درآغازآشنایی با آنها مرد جوانی به نام اریک کلارک از شرکت در جلسات گروهی مشاوره سربازمی زند و سامرز مجبور می شود تا او در شرکتش ملاقات کند…
کم یک پیامرسان دوچرخه ای در نیویورک هستش و به این کار مشغوله. اما به یک سازمان خطرناک جنایی بدهی داره. زمانی که کم با دوچرخه اش به سمت یک غریبه جذاب ، نیکی سقوط میکنه ، توسط اون به سمت ورزش پارکور هدایت میشه و توی این راه قلبش به هیجان میاد…
نوجوانی به نام توماس که علاقه بسیار به مباحث علمی دارد و تمام وقتش را به اکتشافات علمی می گذراند ، تصمیم به ساخت ماشینی با حرکت دائم و بی وقفه می گیرد. او موفق می شود تئوری ساخت یک ماشین را با استفاده از نیروی مغناطیسی بنویسد که این طرح مورد شگفتی موزه اِسمیتسونین واقعشده از وی درخواست می شود برای دریافت جایزه شگفت انگیز ترین اختراع به آنجا برود. او این سفر را با خانواده اش در میان می گذارد و به دلیل مشغله خانواده خود به تنهائی تصمیم می گیرد بدون اطلاع آنها این سفر طولانی را آغاز کند. از این رو با ورود به قطار های باری خود را به موزه اِسمیتسونین می رساند...
چهار دانش اموز دبریستانی باهم باشگاه روباتیک تشکیل میدهند . بدون هیچ تجربه ای با 800 دلار سرمایه قطعات خودرو میخرن و با یک رویا میروند تا در مقابل حاکم تیم های روباتیک مقابله کند و …